معنی پیوند رایانه اى

لغت نامه دهخدا

پیوند

پیوند. [پ َ / پ ِ وَ] (اِ) عمل فرو بردن پوست درختی در درخت دیگر یا وصل کردن شاخه و یا جزئی از شاخه ٔ درختی بدرخت دیگر تا درخت دوم بار دهد یا بار نیکوتر دهد و یا باری چون بار درخت نخستین دهد. وآن را انواع و اقسام است چون: پیوند اسکنه. پیوند بدنی. پیوند برشی. پیوند تاجی. پیوند چسب. پیوند شاخه ای. پیوند شکافی.پیوند شکمی. پیوند غلافی، پیوند قرابتی، پیوند کناری، پیوند لوله ای. پیوند لوله ای شکاف دار. پیوند مجاورتی. پیوند وصله ای. پایه پیوند و شاخه پیوند. || گرهی که میان قطعات نی یا قلم است، قصیبه، قصابه؛ میان دو پیوندنی. (منتهی الارب).

فرهنگ عمید

پیوند

پیوستن
(اسم مصدر) اتصال، پیوستگی، همبستگی،
(اسم مصدر) ازدواج، وصلت: پیوندتان مبارک باد،
(اسم مصدر) (زیست‌شناسی) اتصال جوانه یا شاخۀ درختی به شاخه یا ساقۀ درخت دیگر که از همان نوع یا شبیه آن باشد و این عمل برای تبدیل میوه‌های پست و نامرغوب به میوه‌های درشت و خوب و ازدیاد میوۀ درخت صورت می‌گیرد،
(اسم مصدر) رابطۀ خوب: پیوند دوستی،
(اسم مصدر) [قدیمی] خویشی،
(اسم) [قدیمی] خویش و تبار،
[قدیمی] عهد، پیمان،
(اسم) [قدیمی] وصله،
* پیوند اسکنه‌ای: (کشاورزی) پیوندی که در آن تنۀ درخت جوان را به ارتفاع ۲۰ سانتی‌متر از روی زمین قطع می‌کنند، بعد ته‌مانده را شکاف می‌دهند و شاخۀ پیوند را میان شکاف می‌گذارند و می‌بندند. δ موسم پیوند زدن درختان غالباً از ۱۵ اسفند است تا ۱۵ فروردین، پیوند شکافی،
* پیوند بریدن: (مصدر متعدی)
پاره کردن رشتۀ اتصال و به‌هم‌بستگی،
قطع خویشی و قرابت،
* پیوند پذیرفتن: (مصدر متعدی)
قبول پیوند کردن،
قبول به‌هم‌بستگی، خویشی، و دوستی کردن،
* پیوند جستن: (مصدر متعدی) [قدیمی]
پیوستگی خواستن، وصل جستن،
خویشی خواستن،
* پیوند خواستن: (مصدر متعدی) = * پیوند جستن‌
* پیوند خوردن: (مصدر لازم)
(زیست‌شناسی) پیوند یافتن درخت، قبول پیوند کردن درخت،
(پزشکی) متصل شدن عضو پیوندخورده،
* پیوند داشتن: (مصدر لازم) پیوستگی داشتن، دارای پیوند بودن،
* پیوند زدن: (مصدر متعدی) (پزشکی) قرار دادن عضو سالم به جای عضو ضایع‌شده، مانند جایگزین کردن قلب سالم به‌جای قلب معیوب، یا قرار دادن کلیۀ سالم به‌جای کلیۀ ازکارافتاده، پیوند اعضا،
* پیوند ساختن: (مصدر لازم) [قدیمی] وصلت کردن، خویشی و قرابت کردن،
* پیوند شکافی: (کشاورزی) = * پیوند اسکنه‌ای
* پیوند شکمی: (زیست‌شناسی) پیوندی که در آن پوست شاخۀ درختی را که می‌خواهند پیوند بزنند شکاف کوچکی می‌دهند و جوانه‌ای را که از درخت دیگر جدا کرده‌اند در آن شکاف قرار می‌دهند و اطرافش را با نواری از پوست درخت می‌بندند تا بگیرد،
* پیوند کردن: (مصدر متعدی)
متصل کردن، وصل کردن،
(زیست‌شناسی) پیوند زدن درخت،
ملحق ساختن دو تکۀ جداشده به یکدیگر،
(پزشکی) = * پیوند زدن‌،
(مصدر لازم) وصلت کردن، ازدواج کردن،
* پیوند گرفتن: (مصدر لازم) قبول پیوند کردن، پیوند پذیرفتن،
* پیوند گسستن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = * پیوند بریدن
* پیوند گسلیدن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = * پیوند بریدن
* پیوند گسیختن: (مصدر متعدی) [قدیمی] = * پیوند بریدن
* پیوند لوله‌ای: (کشاورزی) پیوندی که در آن پوست جوانه‌دار شاخۀ درخت را به شکل لولۀ کوتاه درمی‌آورند و به شاخۀ دیگر که پوست آن را به همان اندازه کنده باشند پیوند می‌کنند،
* پیوند مریم: (زیست‌شناسی) درختی با برگ‌های دراز خوش‌بو شبیه برگ بید. چوب آن نیز خوشبو است. در طب قدیم در مداوای تنگی نفس و برای تقویت کبد، درمان سیروز و دفع کرم معده به کار می‌رفته،

معادل ابجد

پیوند رایانه اى

340

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری